.
.
.
علیه السلام علیه السلام
یه زمانایی اون قدیم ندیما ، یه مردی بود به نام محمد ، البته معروف بود به باقر موقع حج که می شد به خوننده ها و مردم پول می داد تا برای پدربزرگش تو مراسم حج که همه مسلمونا میومدن مجلس عزاداری به پا کنن ، حالا می خوایم یه تصور رو ترسیم کنیم به حول قوه ی ارتسام : فکرش رو بکن در حین و هماهنگ با حرکت امام باقر علیه السلام یه بَعضِ دیگری به عده ای دلقک پول میدادن تا تو موسم حج یا ایام محرم مردم رو بخندون! واقعن این حرکت در حد تیم ملی شبه جزیره عربستان اون وقت زشت و زننده بود! نبود؟
من می گم قضاوت با خود شما : شبکه نسیم این روزها داره چی کار می کنه ؟ این دلقک مدرن اونم تو ایام محرم واسه چی اصرار به خندوندن مردم داره ؟
شام غریبان
شام قریبان
شام قریبان غریبان
شام غریبان قریبان
انگار طعم این شام با آن شام فرق می کند ...
________________________________________________
برادر دم شما گرم
خدا مرحوم سراج رو بیامرزه
شاید واستون عجیب باشه دیشب برای اولین بار سر قبر ایشون تو آبدارخونه حرم عبدالعظیم رفتم
دوستم برای اولین بار تو روضه اسم ایشون رو شنیده بود
و دوست سوم فقط بلد بود قبرکسی به نام شیخ رضا سراج کجاست و چیزی ازش نمی دونست
امروز صبح من ای متن رو دیدم
خدا همه ی صاحب نفس ها رو بیامرزه ، یاحسین
بیشتر بنویسم گریه ام می گیره ...
یه تک بیت جانانه هدیه ای از عرش کلمات به فرش ضمیرم
غمِ زینب سلام الله علیها
دلیل لطمه های بی مهابا
... : سلام برادرم هر وقت رسیدید ، خداقوت گرفتید به من زنگ بزن یا علی البته بهم بگو کی می رسی آیا ؟
او : سلام ، نمی دونم بعدازظهر کلاس دارم یا ن!
... : دعا می کنم برگزار نشه آمین
او : ان شا الله ، کاری مونده برا هیأت ؟
... : درس خارج هیأت مونده می خوایم بخونیم ان شا الله حکم اجتهاد رو از دست مادر سادات بگیریم
او : علی مدد اخوی
.............................................................................................
از اونجایی که قالب های بیان محدود رفته
این قالب که در نوع خودش عالی می باشه برای دهه محرم رو میذارم اینجا
دوست داشتید دانلود کنید
اینم یه نوعی سیاهی زدن
التماس دعا
فایلش زیپ می باشه :
عجب بویی میدن این روزها
حتمن می پرسین کیا ؟
همون هایی که تو خونه کنارِ شما زندگی می کنن
بعد یهو میان تو خونه
به به
یِ بویِ نمناکی عجیبی دارن
همون بوی پاییزِ
که نه برفِ نه بارونِ
یه حس خشک و مرطوب که سرد ِ سردِ
واسه من که یِ حس غریبی داره
این ورودِ ناگهانیِ سرما تو خونه یِ گرمِ فنجون به دستِ دل !
سبک اول: ته کفشش رو خوابونده ، پاهاش رو می کشه رو زمین ، موهای ژولیده اش سبک فر فری خاصی داره.
سبک دوم: دمپایی پوشیده اونم بدون جوراب، بالا تنه اش تر و تمیزتر ، کیفش رو انداخته روی دوشش ، لب تابم داره.
سبک سوم: کفش پاشه ، شلوارم حتمن هست ولی یه کم زیادی سر زانوها پاره است تی شرتش بیشتر بی شرت هست.
سبک چهارم: از بالا تا پایین بیشتر از اینکه لباس باشه تنها و تنها این مارک است که می ماند ، بیش از حد ناز صحبت می کنه.
سبک پنجم: یه شلوار پارچه ای ، یه پیرهن معمولی ، یه کفش معمولی تر، حرف زدنش به سبک معمول همه جا همیشه.
سبک ششم: هفتم ، هشتم ، نهم ، دهم و الی آخرش رو ذهنتون بعد سبک اول ساخت ، همه ی این سبک ها چه از نوع پسرونه اش که من نوشتم و چه دخترونه اش ، اعتبارهای مختلفی از سبک پوششِ و تنها کسی که حق محدود کردنش رو داره ، فقط و فقط کسی هست که صاحب اصلی لباس و رزق ، بنابراین دلیلی وجود نداره تا هر کسی در هر مقام و جایگاهی این حق رو به خودش بده تا بر اساس سلیقه و ملاک خودش به حریم انسانی دیگران تجاوز کنه و شروع به سخن گفتن و تحقیر کردن هر نوعی از سبک حلال کنه.
............................................................................
سر نوشت :
اگر مجنون منم لیلا تو هستی
من این پایین و بالاها تو هستی
ته نوشت :
پشت تمام چهره ها یه حس دخترونه اس
بالا بری ، پایین بیای قلب فقط یه دونه اس