أعوذ

سلام اینو تو قطار ، تو راه مشهد _ تهران گفتم ، گفتم ( البته اینبار به خودم ) بذارمش اینجا ، به عنوان سوغاتی قبولش کنید ...

قُل أعوذُ بالله تا ابد از شیطان
عرَّفَ نفسَک بالحِمکه و المیزان

بسم ربِّ الاحساس دارد این دل وسواس
انتخابش سخت است از هزاران یک ناس

ازهمه عاشق تر از همه عارف تر
از همه آدمها یک سر و کله سر

 

شراب

نگاه کن به روز خود ورق بزن مرور کن

نظر نکن به این و آن از گنه ات عبورکن

رها نما گذشته را ، غم و دل شکسته را

برای جشن مردگان شراب تازه جور کن

 

 

عیدانه ...................................................................................................................................................

الإمامُ الصّادق علیه‏ السلام :

مُجادَلَةُ السُّیوفِ أهْوَنُ من طَلَبِ الحَلالِ .

امام صادق علیه‏ السلام :

شمشیر زدن ، از به دست آوردن مال حلال آسانتر است .

فی التهذیب : ۷ / ۱۳ / ۵۸ «مُجالَدَة» وهو الأنسب .الکافی : ۵ / ۱۶۱ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۱۶

 

حصر عقلی

بخشنده : گاهی وقتا بود به خاطر ما بود گفتیم خدا رو شکر
دیگران : گاهی وقتا بود به خاطر ما نبودگفتیم خدا رو شکر
مقصر : گاهی وقتا نبود به خاطر ما بود گفتیم خدا رو شکر
بی گناه : گاهی وقتا نبود به خاطرما نبودگفتیم خدا رو شکر
هرچند جور دیگه ای نمی تونه باشه
ولی اگرم شد بازم میگیم خدا رو شکر .

وقتی عید نزدیک میشه به فکر هم باشیم وقتی عید نزدیک میشه به فکر هم باشیم وقتی عید نزدیک میشه...

مور!

مور ...

مور ...

مور ...

نه

مور مورم نمیشه !

دارم به موریانه فیلمت فکر میکنم

که استحکام چوبمو می خوره

با توأم

نمای هفتم سینمای روشنفکری

غیرالله

فاصله بین حزب الله و غیرالله

به حساسیت یک تار موست

با احتیاط حرکت کنید .

چراغ مطالعه

امروز دیگر روزگار شمع و پروانه نیست !!!

امروز دیگرمجالی برای سوختن پروانه کنار شمع نمانده است، دیگر شمع و گل و پروانه فرصت عشق بازی ندارند! اکنون که ساعت نزدیک طلوع فجر است چراغ مطالعه روشنایی را برای کاغذ به ارمغان آورده اما دیگر پروانه به دور شمع نمی سوزد چون حشره کشی که امروز از مغازه خریده ام این فرصت را به او نمیدهد.

ای پروانه های عصر جدید آنچه به دور آن می چرخید شمع نیست که از سوختنان بسوزدُ آب شود اگر هزار سال هم به دور آن بچرخی و هزار بار بمیری وزنده شوی آن آهن سرد، محکم و استوار نور افشانی می کند بدون آنکه متوجه تو باشد .

در عصر من آدم ها هم متأثر از همین احساس هستند پس دور شو ،تو نیز مانند گل ها و شمع ها بساطت را جمع کن و در اشعار حافظ و سعدی خود نمایی کن تا مردم روزگار من در حسرت یک لحظه عشق بازی شما شاید شبی و عصری ، فقط به اشعاری و کلماتی بسنده کنند.

گفتمان

اینجا هزاره سوم :

یک جمله ی تکراری ، تکرار می شود ...

سوژه امروز گفتمان است

گوش جان

اینقدر به این صدا دل بسته ای

که در درونت رسوخ کرده.

گوش کن ؛

انگار نفوس ثلاثه هم به گفتمان پرداخته اند

و به اجماع رسیده اند

از این مم بعد راحت باش

دیگر هیچ یک تو را نصیحت نمی کند !

و تو در آنچه هستی

می مانی.