حلال ها

به خاطر حلال ها بجنگ!؟

حلال ها

به خاطر حلال ها بجنگ!؟

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی رسولان» ثبت شده است

جهنم پر!

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ق.ظ

گریه او را تکان داد

خدا بررسی گناهانش را کرد.

 

پشت پست

چهارشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۳۴ ب.ظ

اینکه پشت آدم گرم باشه خیلی خوب ، وقتی پشتت گرم باشه همه روت حساب می کنن ، همه جا جات و همه چی برات فراهم! بعضیا پشتشون به احترام مردم گرم ، اینقد خوب بودنُ صاف رفتن و صاف برگشتن که همه رو سرشون قسم می خورن این بعضی ها خیلی اوقات برای جلب رضایت همه همه کاری می کنن بالاخره نمیشه که این وجهه ی شاخص شخیص بدست اومده رو از دست داد!

بعضی ها هم پشتشون به پولشون گرم ، با این پول همه کاری می کنن و برای حفظ این پول همه کاری بیشتر! اینقد که اگه وجودشون رو منهای پول کنی حقارت به معنای حقیقی کلمه رو می تونی درک کنی

بعضی های دیگه هم هستن که یا پول دارن یا ندارن، به هر حال این پول اهمیت چندانی نداره چون مفعولشون نیاز به فاعل مقام داره این جماعت پشتشون به سمت و میزی که دارن گرم و این گرما به حدی رسیده که حاضرن پشت میزشون همه کاری بکنن تا یه وقت گوش بدخواهاشون لال! این گرما از پشتشون مفارغت نکنه اصلنم امکان نداره که میزشون رو ازشون بگیری و انتظار داشته باشی تا صبح زنده بمونن یا مثلن بتونن به زندگی ادامه بدن راحت تربگم جونشونِ هُ میزشون!

بعضی ها هم این پایین مایینا هستن که با واسطه لب تر می کننُ پشتشون به پدرشون گرم و تموم وسعت دیدشون خلاصه میشه تو کالکشنی از احترام مردمُ پولُ پستِ پدرشون!  و در طول زندگی هر جایی که هستن این بیان رو حمل می کنن: پسرشونِ "برای اینکه دخترشونم ناراحت نشن" یا دخترشونِ

... تا صبح میشه نشستُ از این بعضی ها نوشت ، بعضی هایی که هر کدوم از ما بعضی های جامعه به یه نحوی و با یه شدت و ضعف کمتر یا بیشتر در طول زندگی مون باهاش طرف هستیم و شاید بعضی اوقات طرف نشدن با این بعضی ها گریزناپذیر باش. الکی !!!

اما گفتنُ نوشتنُ ، هی بعضی بعضی کردن تموم میشه وقتی این بعضی رو می بریم پیش بعضی ها که پشتشون به خدا گرم ، بعضی هایی که خیلی کارا رو نکردن تا خدا شده همه کسشون ، تک پری که جای همه رو پر می کنه ، بعضی هایی که اینقد پریدن تا به جایی رسیدن که به خاطر همه همه کاری نمی کنن ، بعضی هایی که هواخواه یه نفر شدن تا همه گیر نباشن ، همه گیر نباشن تا پشتشون گرم پشت های پست نباشه!

اینکه پشت آدم گرم باش خیلی خوب ولی اینکه پشت گرمی آدم پست باشه خیلی بدِ حتی بدتر از بد!!!

+افطار

لب هات

می چسبِ

هر چی نباشه تو هم

روزیِ خدایی دیگه مگه اینطور نیست

اللهم لک صمنا و علی رزقک افطرنا و تقبل منا !

خدای من برات روزه گرفتم و با روزیِ تو افطار کردم قبول کن "لفطن"

+یه شعر زیبا

طمع

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۹ ق.ظ

طعم خوشمزه ی قلم به سبک دکمه های کیبورد مدیریت صحنه رو روی دوش Shift+ Del انداخته تا تو جرأت کنی فایل های Hidden شده ی ذهنت رو باز کنی و با استعانت از حضرت start هوای تازه ای رو با لمس f5 بِاحساسی.

طعمی که طمعی با قدرت ∞ رو در مقابل تمام سیاه نوشته های یک زندگی که چاشنی شرم آور caps lock رو یدک می کشه قرارداده تا تو بتونی در یک زمان مناسب خودت رو restore کنی و برگردی به همون حالتی که اگه کسی رو قلبت دستور crtl+p رو اجرا می کرد تنها نتیجه ای که چاپگر بهش میداد فقطُ فقط یه صفحه ی سفید و ناز بود.

ناگفته پیداست در این افتتاح سبک بال crlt+ o ناظر به منظری است که Pg Up یا Pg Dn برای administrator تعریف کرده تا متناسب با هر شرایطی به تشخّصی از جنس safe mode برسه.

.

 

 

+قبرستان

ip

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

اشتباه پشت اشتباه

وقتی تو

می شوی این

 

تاکسیمترهایی که خاک می خورند

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۲۹ ب.ظ

بعد از افزایش 20% کرایه تاکسی ها، حالم بهم می خوره که سوار تاکسی بشم

این خیلی بدِ که برخی تاکسی رون های ما ریاضی شون در حد افتضاحی ضعیفه! و 20% رو با 40% اشتباهی گرفتن شدید! ضعیف بودن ریاضی بر و بچز تاکسیران هم به طور حتم تقصیر ضعف در عملکرد آموزش و پرورش! هر چند اون ها هم ی همچین روزی رو پیش بینی می کردن و به خاطر همین تو زنگ های ورزش و دین و زندگی هم ریاضی درس میدادن ! " دین و زندگی زمان ما اسمش بینش بود "

ریاضی که انصافن سخت و نمیشه گفت چرا بچه ها یاد نگرفتن اما اگه دین و زندگی رو درست یاد بچه های مردم داده بودن می فهمیدن وقتی تو ی کاری تخصص ندارن نرن سراغش! چون اگه برن و اشتباه کنن مث همین اشتباهات محاسباتی تاکسی رون ها دودش میره تو لقمه ای که میبرن سر سفره ی منزل!

 

+این متن رو با بی حوصلگی تمام نوشتم

+اسپند

باید

دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

بهش گفتم شما چقد آدم خوبی هستی که عین درخت میوه ی باغچه ی خونه ی خودتون رو واسه باغچه ی همسایه هم خریدی، مثل شما کم پیدا میشه تو این دوره زمونه ، خدا خیرت بده!

تا این جمله رو شنید اخماش رفت تو همُ گفت: خدا ؟ اصلن ! من به خاطر آسایش خودم این کار رو کردم ، خوشم نمیاد فردا که درخت میوه ی خونم بزرگ شد و میوه داد بچه ی همسایه بغلی هر روز واسه چیدن میوه روی دیوار خونه ام پیداش بشه ! و گاه بیگاه از رو دیوار بیفته پایین و تمام گل های باغچه ام رو خراب کنه!

از وقتی باهاش خداحافظی کردم دارم به این فکر می کنم که برای محافظت از دینم هیچ وقت یه همچین کاری نکردم ! امروز فهمیدم برای اینکه از دیندار بودنم لذت ببرم  باید  یه درخت هم برای باغچه ی همسایه بخرم.

.

+از بس حرف خوردم ، کلمه شدم

ه ه

پنجشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۱:۵۴ ق.ظ

___

هر که بارش نیست

حرفش بیشتر

+اسپند