پرس

از جمعه ی هفته ی پیش به جمعه ی این هفته
یه هفته است اینترنت خونه قطع و احساس می کنم کلی وقت اضافه دارم که نمی دونم باهاش چی کار کنم !
بابانظر رو ور داشتم و شروع کردم به خوندن البته قبلش می خواستم نه آبی نه خاکی رو ور دارم و بخونم همون که یه توصیه نامه هم دنبالش داشت و از اونجایی که من حافظه ام دیر فراموش می کنه مث این فولدرهایی که روی دسکتاپ ایجاد میشن تا سر فرصت به اموراتشون رسیدگی بشه و بعد یه مدت می بینی نه خیر، جز تلنبار شدن چیزی عاید بصرت نشده
تلنبار شدن از اون چیزهایی که خیلی چیزِ!!
اصلن ارتباط معنایی باهاش برقرار کردن ها امکان نداره از طرفی هم پر از هیچیّاتیِ که فقط کوله بار آدم رو پر نشون میدن
حتی نمیذارن که بفهمی هیچی نیستی فقط شلوغن و پر از ادعا!
گرفتن تصمیم اراده می خواد ، اراده همت می خواد ، همت توان می خواد ، توان با خوردن غذا حاصل میشه و وقتی غذا نخوری حتمن می میری !
دلم یه پرس غذای خوشمزه می خواد ...